شعر در مورد جمع دوستان

شعر در مورد جمع دوستان ,شعر در مورد جمع دوستانه,شعر درباره جمع دوستان,شعر درباره جمع دوستانه,شعر جمع دوستان,شعر جمع دوستانه,شعر برای جمع دوستان,شعر درباره جمع دوستان,شعر در جمع دوستان,شعر در مورد جمع دوستان,شعر راجع به جمع دوستان,شعر درباره جمع دوستانه,شعر در مورد جمع دوستانه,شعر مفهومی در مورد جمع دوستان

شعر در مورد جمع دوستان

در این مطلب سعی کرده ایم حدود 100 شعر از اشعار زیبا را در مورد جمع دوستان برای شما تهیه نماییم.برای دیدن این اشعار به ادامه مطلب مراجعه نمایید

سلامتی رفیقی که پیشمون نیست ولی توی قلبمونه !

به یادمون نیست ولی تو یادمونه !

بی خیالمونه ولی همیشه تو خیالمونه . . .

شعر در مورد جمع دوستان

معجزه ای وجود دارد که دوستی نامیده می شود

و در میان دل اقامت دارد ؛

شما نمی دانید که چگونه بوجود می آید

و چگونه آغاز می شود

اما شادمانی که برایتان به ارمغان می آورد

همیشه موهبتی خاص می بخشد

و شما متوجه می شوید

که دوستی ارزشمندترین نعمت خداوند است !

شعر در مورد جمع دوستانه

داروها و دوستی ها هر دو مشکلات را حل میکنند !

با این تفاوت که دوستی ها

هیچ وقت تاریخ انقضا ، بها و اندازه ندارند . . .

شعر درباره جمع دوستان

لحظه ای در گذر از خاطره ها

ناخودآگاه دلم یاد تو کرد

خنده آمد به لبم شاد شدم

گویی از قید غم آزاد شدم

هر کجا هستی دوست ، دست حق همراهت . . .

شعر درباره جمع دوستانه

مشترک گرامی !

تاریخ شارژ ارادت ما

به شما تا وقتی نفس باقی است اعتباردارد !

” همراه آخر “

شعر جمع دوستان

دلت آبی تر از دریا رفیقم

به کامت شادی دنیا رفیقم

الهی دائما چون گل بخندی

شب و روزت خوش و زیبا رفیقم . . .

شعر جمع دوستانه

از هرچه بگذری، سخن دوست خوش‌تر است

از یار ناز خوش‌تر و از من نیازها

شعر برای جمع دوستان

بتا هلاک شود دوست در محبت دوست

که زندگانی او در هلاک بودن اوست

مرا جفا و وفای تو پیش یک سان است

که هر چه دوست پسندد به جای دوست نکوست

شعر درباره جمع دوستان

پای در زنجیر

پیش دوستان

به، که با

بیگانگان در بوستان

شعر در جمع دوستان

عاقبت گر عمری باشد ماندگار 

میگذارم این سخن را یادگار

مینویسم روی کوه بی ستون

زنده باد یاران خوب روزگار

شعر در مورد جمع دوستان

درضمیر ما نمی‌گنجد

به غیر دوست کس

هر دو عالم دشمن ما باد

و ما را دوست بس

شعر راجع به جمع دوستان

دارم سر خاک پایت ای دوست

آیم به در سرایت ای دوست

آنها که به حسن سرفرازند

نازند به خاک پایت ای دوست

شعر درباره جمع دوستانه

ز سنگ جور تو بی مهر و بی وفا ای دوست

دلم شکسته شد اما چه بی صدا ای دوست

منم که یک سر مویت به عالمی ندهم

ولی تو داده‌ای آسان ز کف مرا ای دوست

شعر در مورد جمع دوستانه

دل بسته‌ام از همه عالم به روی دوست

وز هر چه فارغیم، بجز گفتگوی دوست

ما را زمانه دل نفریبد به هیچ روی

اِلّا به موی دلکش و روی نکوی دوست

شعر مفهومی در مورد جمع دوستان

آری ضرورت است تحمل به جور دوست

گر خاطر تو طالب میل رضای اوست

وز غیر میل دوست، طلب می‌کنی از او

تو دوستدار نفس خودی نی هوای دوست

شعر در مورد تنهایی عاشقانه

من آن گلبرگ مغرورم نمی میرم ز بی آبی

ولی بی دوست میمیرم در این مرداب تنهایی

شعری در مورد تولد نوزاد

تولد گاهی بهانه ای ست

برای یک جمع دوستانه

برای چند لحظه با هم

خندیدن

برای خرید یک شاخه گل

برای جاری شدن یک قطره

اشک

و کشیدن آهی از سر

دلتنگی

شعر در مورد جمع دوستان

بیشتر بخوانید :

شعر در مورد اسم فروغ

شعر در مورد اسم علی

شعر در مورد اسم غزل

شعر در مورد اسم محمد

شعر در مورد اسم عاطفه