شعر در مورد جمع یاران

شعر در مورد جمع یاران ,شعر درباره جمع یاران,شعر برای جمع یاران,شعر در باره جمع یاران,شعر با جمع یاران,شعر درمورد جمع یاران,شعر با کلمه جمع یاران,شعر با کلمه ی جمع یاران,شعری در مورد جمع یاران,شعری درباره جمع یاران,شعر درباره ی جمع یاران,شعر کودکانه در مورد جمع یاران,شعر مفهومی در مورد جمع یاران,شعرهای کودکانه در مورد جمع یاران

شعر در مورد جمع یاران

در این مطلب سعی کرده ایم حدود 100 شعر از اشعار زیبا را در مورد جمع یاران برای شما تهیه نماییم.برای دیدن این اشعار به ادامه مطلب مراجعه نمایید

امشب شب عیش است

که یاران همه جمع اند

ساقی تو بده باده

که جانان همه جمع اند

شعر در مورد جمع یاران

ما ز یاران چشم یاری داشتیم

خود غلط بود آنچه می پنداشتیم

تا درخت دوستی کی بَر دهد

حالیا رفتیم و تخمی کاشتیم

شعر درباره جمع یاران

خیال تو دل ما را شکوفه باران کرد

نمیرد آن که به هر لحظه یاد یاران کرد

نسیم زلف تو در باغ خاطرم پیچید

دل خزان زده ام را پر از بهاران کرد.

شعر برای جمع یاران

اندر دل من مها دل‌افروز توئی

یاران هستند لیک دلسوز توئی

شادند جهانیان به نوروز و بعید

عید من و نوروز من امروز توئی

شعر در باره جمع یاران

قیامت آنزمان باشد بتحقیق

که از یاران جدا مانند یاران

مرا در حلقه رندان درآرید

که می پرهیزم از پرهیزگاران

شعر با جمع یاران

مگذر از یاران که در هنگام کار افتادگی

واجب آن باشد که یاران یاری یاران دهند

گر بدردی باز ماندی دل ز درمان برمگیر

ساقیان اول قدح دردی بخماران دهند

شعر درمورد جمع یاران

عیبم کنند یاران در عشقت ای پریرخ

دیوانه ساز بر خود یاران عاقلم را

از غل و بند مجنون دیگر سخن نگفتی

گر اوحدی بدیدی قید و سلاسلم را

شعر با کلمه جمع یاران

هر یار که دور از رخ یاران بدهد جان

از دل نرود تا ابدش حسرت یاران

منعم مکن از صحبت احباب که بلبل

تا جان بودش باز نیاید ز بهاران

شعر با کلمه ی جمع یاران

دارم هوای صحبت یاران رفته را

یاری کن ای اجل که به یاران رسانیم

پروای پنج روز جهان کی کنم

که عشق داده نوید زندگی جاودانیم

شعری در مورد جمع یاران

از این ملولی بگذر به سوی روزن منگر

شراب با یاران خور میان یاران خوشتر

ز بیخودی آشفتم به دلبر خود گفتم

که با غمت من جفتم به هر سوی که افتم

شعری درباره جمع یاران

یاران یاران ز هم جدائی مکنید

در سر هوس گریز پائی نکنید

چون جمله یکید دو هوائی مکنید

فرمود وفا که بی وفائی مکنید

شعر درباره ی جمع یاران

گرنه از یاران بدی دیدی چرا

دیده از دیدار یاران دوختی

بی رخ او طرح صبر انداختی

ای دل این صبر از کجا آموختی

شعر کودکانه در مورد جمع یاران

به یاران جانی دمی خو بر آور

که عیشی ست خوش بزم یاران جانی

خوش آن شیشه کز وی درخشان شود

می چو مینای چرخ و سهیل یمانی

شعر مفهومی در مورد جمع یاران

در این خونفشان عرصه رستخیز

تو خون صراحی و ساغر بریز

به مستان نوید سرودی فرست

به یاران رفته درودی فرست

شعرهای کودکانه در مورد جمع یاران

نهان از خوی خود درساز با من

که گر خویت خبر دارد نیاری

مکن حق های خاقانی فراموش

اگر روزی حق یاران گزاری

شعری در مورد تولد نوزاد

تولد گاهی بهانه ای ست

برای یک جمع دوستانه

برای چند لحظه با هم

خندیدن

برای خرید یک شاخه گل

برای جاری شدن یک قطره

اشک

و کشیدن آهی از سر

دلتنگی

شعری درباره ماه محرم

الحق که به ما درس وفا داد حسین (ع)

هر چیز که داشت بی‌ریا داد حسین (ع)

یعنی که تأملی کنید ای یاران !

آن هستی خود زکف چرا داد حسین (ع)

شعر در مورد جمع یاران

بیشتر بخوانید :

شعر در مورد اسم مریم

شعر در مورد اسم عسل

شعر در مورد اسم فرشته

شعر در مورد اسم مینا

شعر در مورد اسم فاطمه