شعر در مورد تهی دستی
شعر در مورد تهی دستی
شعر در مورد تهی دستی ,شعر درباره تهی دستی,شعر برای تهی دستی,شعر در باره تهی دستی,شعر با تهی دستی,شعر درمورد تهی دستی,شعر با کلمه تهی دستی,شعر با کلمه ی تهی دستی,شعری در مورد تهی دستی,شعری درباره تهی دستی,شعر درباره ی تهی دستی,شعر کودکانه در مورد تهی دستی,شعر مفهومی در مورد تهی دستی,شعرهای کودکانه در مورد تهی دستی
در این مطلب سعی کرده ایم حدود 100 شعر از اشعار زیبا را در مورد تهی دستی برای شما تهیه نماییم.برای دیدن این اشعار به ادامه مطلب مراجعه نمایید
زیر خط فقر با فقر تفکر ساختی؟
زیر دست قلدران زندگی ات را باختی؟
چشم امید ز یاری خلایق بسته ای؟
حس نمودی از تضاد طبقاتی خسته ای؟
شعر در مورد تهی دستی
این مرد که شب به خانه برمی گردد
با زخم تبر به شانه برمی گردد
هرچند که اشک پینه هایش جاری ست
با خنده ی عاشقانه برمی گردد
شعر درباره تهی دستی
زیر خط فقر از درمانده گی خندیده ای؟
با شکست عزت نفست، مدام جنگیده ای؟
زیر خط فقر در سطل زباله گشته ای؟
با خجالت و نداری سوی خانه رفته ای؟
شعر برای تهی دستی
وقتی منِ شاعر ،
این مدعی درد شناسی،
بی حس و پوشالی از دست های پینه بسته ی تهیدستی
سخن می گویم
چه انتظاری ست از ناشاعرانِ کوچه های بی عاطفگی
شعر در باره تهی دستی
زیر خط فقر تو نان و پنیری خورده ای؟
کودکت را دست خالی سوی دکتر برده ای؟
زیر خط فقر در سرما شبی خوابیده ای؟
دست پینه بسته یک کارگر را دیده ای؟
شعر با تهی دستی
زیر خط فقر از پل خودکشی تو کرده ای؟
زیر دست کارفرما حس نمودی بَرده ای؟
مستاجر بودی درون دخمه ای سرد و نمور؟
مادرت را دیده ای که از دیابت گشته کور؟
پدر معتاد و بیکاری که با سیگار و دود
تن طفل خویش را سوزانده و کرده کبود
چه خبر داری تو از احوال بچه های کار
کودکی که جای تحصیل می برد هر سوی بار
شعر درمورد تهی دستی
عاجزی، مفلسی،تهی دستی
خاکساری، فروتنی، پستی
عمر خود در هوس تلف کرده
نام خود رند و ناخلف کرده
شعر با کلمه تهی دستی
عشق و دیوانگی و سرمستی
کرد بازم بدین تهی دستی
از برای تو در تو دارم دست
چون تو باشی، هر آنچه باید هست
شعر با کلمه ی تهی دستی
رنج تو در کارگه بندگی
گشت تهی دستی و شرمندگی
زان همه سرمایه، ترا سود کو
تار قماشت چه شد و پود کو
شعری در مورد تهی دستی
شاه گفتش تو که اول آمدی
در تهی دستی معطل آمدی
هر چه داری جمله کن تسلیم شاه
همچو اول روز رو زینجایگاه
شعری درباره تهی دستی
بسی خود را تهی دستی نمایی
که از جام تهی مستی نمائی
هزاران بحر نقد این جهانست
سراسر پر برای خاص جانست
شعر درباره ی تهی دستی
سوگند بدان روی تو و هستی تو
گر میدانم نه از تو این پستی تو
مستی و تهی دستیت آورد به من
من بنده مستی و تهی دستی تو
شعر کودکانه در مورد تهی دستی
ازان تهی تر دستی مدان که پر نشود
مگر بدانکه کند دست یار خویش تهی
خره به یار دهد خور، تو چون که بستانی
زیار خویش خورش گر نه کمتر از خرهی؟
شعر مفهومی در مورد تهی دستی
خار دیوارست
چون از اشک شد مژگان تهی
ابر بی باران بود دستی
که شد ز احسان تهی
شعرهای کودکانه در مورد تهی دستی
در تهی دستی شود خود دار تر
بخت او خوابید و او بیدارتر
قلزم زنبیل سیل آتش است
گر ز دست خود رسد شبنم خوشست
شعر در مورد تهی دستی
بیشتر بخوانید :
شعر در مورد تحریم
شعر در مورد تریاک
شعر در مورد برگ پاییزی
شعر در مورد آداب زندگی
شعر در مورد آدم و حوا
- ۰ نظر
- ۱۰ ارديبهشت ۹۷ ، ۰۴:۴۳